گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ناره کردن نویسه گردانی: NARH KRDN ناره کردن . [ رَ/ رِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بریسمان کشیدن . بند کردن سبحه و مهره و امثال آن . (یادداشت مؤلف ) : چنان چون برشته کند مهره مردیلان را به نیزه همی ناره کرد.اسدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه واژه معنی نعره کردن نعره کردن . [ ن َ رَ / رِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نعره زدن : مست ناز من به سوی صومعه بگذشت دوش دید صوفی جلوه ٔ قد نعره ٔ مستانه کرد.نصیرای بد... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود