ناز شست
نویسه گردانی:
NAZ ŠST
ناز شست . [ زِ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پیش کشی است که نزدیکان پیشگاه شهریاری هنگامی می گذرانند که پادشاه به دست و تیر خود نشان یا شکاری را می زند بدانگونه که شایسته ٔ آفرین و ستایش باشد. (از آنندراج ).
- ناز شست کسی ؛ در تداول ، آفرین ! زه ! احسنت ! حبذا!
- ناز شستم ؛ در تداول ، نوش جانم ! مزد دستم ! مفت جانم ! خوب کردم !
|| جایزه یا مشتلق یا انعامی که به کسی به پاداش هنرنمائی یا آوردن خبر خوش یا کردن کاری بجا می دهند.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
ناز شست داشتن . [ زِ ش َ ت َ ] (مص مرکب ) در تداول ، ناز شست داشتن کاری ؛قابل انعام و جایزه و احسنت و آفرین بودن آن کار.
ناز شست گرفتن . [ زِ ش َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) در ازای هنرنمائی یا کاری فوق العاده پاداش و انعام گرفتن . || در تداول ، باج سبیل گرفتن . ...
ناز شصت . [ زِ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ناز شست . رجوع به ناز شست شود.