اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نازک بدنی

نویسه گردانی: NAZK BDNY
نازک بدنی . [ زُ ب َ دَ ] (حامص مرکب ) نازک بدن بودن . ظرافت و لطافت . صفت و حالت نازک بدن :
شمع گر با تو کند دعوی نازک بدنی
کشتنی ، سوختنی باشد و گردن زدنی .

فطرت .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.