اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ناشادکام شدن

نویسه گردانی: NAŠADKAM ŠDN
ناشادکام شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) افسرده شدن . غمگین شدن . رنجیدن :
خردمند پیری و برزین به نام
دل او شد از شاه ناشادکام .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.