اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ناشکری

نویسه گردانی: NAŠKRY
ناشکری . [ ش ُ ] (حامص مرکب ) ناسپاسی . (ناظم الاطباء). حق ناشناسی .شکر نعمت نگزاردن . کفران ورزیدن . کافرنعمتی کردن .
- ناشکری حق ؛ کفران نعمت خداوند. شکر و سپاس خداوندی بجا نیاوردن :
ز نافرمانی و ناشکری حق
هزاران عید و یک قربان ندارد.

عرفی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
نا واج نایش پارسی است؛ شکر واژه ای عربی است که پسوند پارسی ی به آن افزوده شده است. همتای پارسی اینهاست: ناسپاسی (دری) اسپاسی aspāsi (پهلوی: aspāsih) *...
ناشکری کردن . [ ش ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شکر نکردن . ناسپاسی کردن . سپاس نعمت نگزاردن . کفران ورزیدن . || شکوه کردن . شکایت کردن از خداوند :...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.