ناطق لکهنوئی . [ طِ ق ِ ل َ هََ] (اِخ ) مؤلف صبح گلشن آرد: «لاله دهنی است رای پسر منشی تیجرای از کایتهان دارالحکومت لکهنو به خوشگوئی اتصاف داشت و در زمان تألیف آفتاب عالمتاب علم شاعری می افراشت »
۞ . او راست :
شور محشر بود ترانه ٔ ما
بانگ صور است در چغانه ٔ ما
چه کنم ناصحا ز روز ازل
می و نقل است آب و دانه ٔ ما.