اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ناغوش خوردن

نویسه گردانی: NAḠWŠ ḴWRDN
ناغوش خوردن . [ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) غوطه خوردن . سر به آب فروبردن . غوطه ور شدن . غوطه خوردن در آب . مغاص . غوص . غیاص . غیاصه :
گرد گرداب مگرد ارت نیاموخت شنا
که شوی غرقه چو ناگاهی ناغوش خوری .

لبیبی (از صحاح الفرس ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.