اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ناف بریدن

نویسه گردانی: NAF BRYDN
ناف بریدن . [ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) بریدن رودگانی که از خارج به ناف جنین بسته است :
نوزتان مادر شش روز نباشد که بزاد
نوزتان ناف نبریده و از زه نگشاد.

منوچهری .


با دایه ٔ عفو و سخطت خوی گرفتند
چون ناف بریدند شفا را و الم را.

انوری .


چو نافش بریدند و روزی گسست
به پستان مادر درآویخت دست .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.