نافع شدن
نویسه گردانی:
NAFʽ ŠDN
نافع شدن . [ ف ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب )مفید افتادن . مؤثر افتادن . اثر کردن . نافع آمدن .
- نافع شدن دارو ؛ مؤثر افتادن آن . رجوع به نافع آمدن شود.
|| خوب کردن . به کردن . نفع کردن . فایده نمودن . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.