اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ناقص کردن

نویسه گردانی: NAQṢ KRDN
ناقص کردن . [ ق ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ناقص کردن کسی را. در تداول ، با زدن ، عضوی از او چون دست یا پا یا چشم را تباه کردن . (یادداشت مؤلف ). || کم کردن . کوچک کردن . کاستن :
درشتی نگیرد خردمند پیش
نه نرمی که ناقص کند قدر خویش .

سعدی .


کمال است در نفس انسان سخن
تو خود را به گفتار ناقص مکن .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.