ناقض عهد
نویسه گردانی:
NAQḌ ʽHD
ناقض عهد. [ ق ِ ع َ ] (ص مرکب ) شکننده ٔ پیمان . پیمان گسل . عهدشکن . پیمان شکن . عهدگسل . میثاق شکن : لایق و موافق نمی نماید به ترهات ناقص عقلی و مموهات ناقض عهدی بر چنین سیاستی هایل ... اقدام نمودن . (سندبادنامه ص 85).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.