اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نالش کردن

نویسه گردانی: NALŠ KRDN
نالش کردن . [ ل ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نالیدن . آه و فغان و فریاد کردن . (از ناظم الاطباء). || شکوه و شکایت کردن . گله کردن :
یوسف از گرگ چون کند نالش
که به چاهش برادر اندازد.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.