نام آوردن . [ وَ دَ ] (مص مرکب ) مشهور شدن . (ناظم الاطباء). صاحب شهرت و آوازه شدن . به نام و شهرت رسیدن . نام آور شدن
: با کفَش ابر می ندارد پای
با دلش بحر می نیارد نام .
انوری .
رجوع به نام آور و نام آوری شود.
-
نام به ابر اندر آوردن ؛ بلندنام گشتن . شهرت جهانی یافتن . بلندآوازه شدن
: یکی نامداری بد ارژنگ نام
به ابر اندر آورده از جنگ نام .
فردوسی .