گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نامصور نویسه گردانی: NAMṢWR نامصور. [ م ُ ص َوْ وَ ] (ص مرکب ) تصویرناشده . شکل و صورت نایافته : اندر مشیمه ٔ عدم از نطفه ٔ وجودهر دو مصورند ولی نامصورند.ناصرخسرو. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود