اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نام گرفتن

نویسه گردانی: NAM GRFTN
نام گرفتن .[ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) شهرت یافتن . مشهور و معروف شدن . شهره گشتن . نامی شدن : خدمت های پسندیده نمایند تا بدان زیاد نام گیرند. (تاریخ بیهقی ). امیر محمود... گفته بود که ... مرد به هنر نام گیرد. (تاریخ بیهقی ). کس به غلط نام نگیرد. (تاریخ بیهقی ).
زین حصار تو بنده نام گرفت
آفرینها بر این حصار تو باد.

مسعودسعد.


خردمند چون بکوشد اگر پیروز آید نام گیرد. (کلیله و دمنه ).
کار چون راست بود مرد کجا گیرد نام
از چنین حادثه ها مردان گردند سمر.

سنائی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
نام بر کنار گرفتن . [ ب َ ک ِ گ ِ رِت َ ] (مص مرکب ) معدوم و ناپدید شدن . (ناظم الاطباء).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.