نام نهادن . [ ن ِ
/ ن َ دَ ] (مص مرکب ) نامیدن . اسم گذاشتن . (ناظم الاطباء). تسمیه . نام گذاشتن
: که خضرا نهادند نامش ردان
همان تازیان نامور بخردان .
فردوسی .
نام نهی اهل علم و حکمت را
رافضی و قرمطی و معتزلی .
ناصرخسرو.
گر حور و آفتاب نهم نام تو رواست
کاندر کنار حوری و اندر بر آفتاب .
انوری .
|| نام باقی گذاشتن . شهرت نیک یافتن . نام نیک و ذکر خیر از خودبجا گذاشتن .