نام یافتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) شهرت یافتن . مشهور شدن . شهره گشتن . نامی شدن
: نام طلب کردی و کردی به کف
نام توان یافت به خلق حسن .
فرخی .
|| به وجود آمدن . هستی یافتن . پدید آمدن . موجود شدن
: به نام آنکه هستی نام از او یافت
فلک جنبش ، زمین آرام از او یافت .
نظامی .