گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نان پخته نویسه گردانی: NAN PḴTH نان پخته . [ ن ِ پ ُ ت َ / ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نان ساخته شده و آماده . (ناظم الاطباء). || گنج بی رنج . غنیمت بارده . (یادداشت مؤلف ) : ز احداث فسق تو مر این و آن را [ شحنه و محتسب را ]زهی نان پخته زهی گاو زاده .سوزنی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود