اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نان ریزه

نویسه گردانی: NAN RYZH
نان ریزه . [ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) خرده نان . نان قطعه قطعه کرده :
با آنکه قانعم چو سلیمان به مهر و ماه
نان ریزه ها چو مور به مکمن درآورم .

خاقانی .


بدین نان ریزه ها منگر که دارد شب برین سفره
که از دریوزه ٔ عیسی است خشکاری در انبانش .

خاقانی .


بس مور کو ببردن نان ریزه ای ز راه
پی سوده ٔ کسان شود و جان زیان کند.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.