گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نان فروش نویسه گردانی: NAN FRWŠ نان فروش . [ ف ُ ] (نف مرکب ) فروشنده ٔ نان . نانبا. (آنندراج ) : نزدیک دوکان نان فروشی رفتیم . (انیس الطالبین ص 22).گر گشاید نان فروش من دکان خویشتن میرساند بینوایان رابنان خویشتن .سیفی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود