گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ناو نویسه گردانی: NAW ناو. (اِخ ) ۞ ژان آنتوان . شاعر و داستان نویس فرانسوی . وی متولد 1860 م . است و به سال 1918 درگذشت . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه واژه معنی ناو ناو. (اِ) ۞ کشتی . (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرا) (از فرهنگ نظام ) (فرهنگ رشیدی ) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). جهاز کوچک . (برهان قاطع... ناو ناو. (ع ص ) شتر فربه . ج ، نواء. (منتهی الارب ). ناو ناو. (اِخ ) دهی است از دهستان اورامان بخش رزاب شهرستان سنندج ، در 15 هزارگزی جنوب رزاب و 3هزارگزی مغرب نوین . در منطقه ٔ کوهستانی معتدل ه... ناو ناو. (اِخ ) از دهات دهستان اسالم بخش مرکزی شهرستان طوالش است ، در 20 هزارگزی جنوب هشتپر و در طرفین جاده ٔ شوسه ٔآستارا به انزلی . در جلگه ٔ... پشت ناو پشت ناو. [ پ ُ ] (اِ مرکب ) پشت مازو. (زمخشری ). پشت مازه . صلب . رزم ناو رزم ناو. [ رَ ] (اِ مرکب ) ۞ ناو رزمنده . کشتی جنگی .بجای کروازر ۞ فرانسه اختیار شده و آن کشتی تندروی است که مواظب حرکت کشتیهای دشمن ... قره ناو قره ناو. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان کل تپه ٔ فیض اﷲبیگی بخش مرکزی شهرستان سقز واقع در 5 هزارگزی خاور سقز و 5 هزارگزی خاور قطان جق . موقع ... ناو کفل ناو کفل . [ وِ ک َ ف َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) فاصله ٔ میان دو کفل [ اسب ] از جهت فربهی . (آنندراج ). رجوع به ناو شود : زین زر ازگرمی او گ... ناو گروه ناو گروه . [ گ ُ ](اِ مرکب ) در اصطلاح نیروی دریائی ، دو یا سه دسته ٔ کشتی ۞ . (لغات فرهنگستان ). قوری ناو قوری ناو. (اِخ ) دهی است از دهستان به به جیک بخش سیه چشمه ٔ شهرستان ماکو، سکنه ٔ آن 132 تن . آب آن از دره بیک دره سی . محصول آن غلات و شغ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود