گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ناورد زدن نویسه گردانی: NAWRD ZDN ناورد زدن . [ وَ زَ دَ ] (مص مرکب ) جولان دادن . چرخیدن : به هر در کز دهن خواهم برآوردزنم پهلو به پهلو چند ناورد. نظامی .حسابی کرد با خود کاین جوانمردکه زد بر پشت من چون چرخ ناورد.نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود