اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ناوی

نویسه گردانی: NAWY
ناوی . (ص نسبی ، اِ) سربازی که در خدمت نیروی دریائی است . (از لغات فرهنگستان ). رجوع به ناو به معنی کشتی جنگی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
ناوی .(ع ص ) اشتر فربه . ج ، نِواء. و رجوع به ناویة شود.
ناوی شصت . [ ش َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گور بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت ، در 52 هزارگزی جنوب شرقی ساردوئیه و 14 هزارگزی جنوب راه...
چشمه ناوی . [ چ ِ م َ ] (اِخ ) دهی است جزء بخش ایوانکی شهرستان دماوند که در 6 هزارگزی جنوب باختری ایوانکی واقع است . و 280 تن سکنه دارد. ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
saeed shirazi
۱۳۹۹/۰۱/۳۰
0
0

چو از دریا دمادم موج خیزد تن ناوی ازان راحت بگیرد... (سعید شیرازی) واژه ی انگلیسی NAVY بر گرفته شده از همین واژه ی ناوی در زبان پارسی می باشد.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.