گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نبض گرفتن نویسه گردانی: NBḌ GRFTN نبض گرفتن . [ ن َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) انگشتان را برای حس کردن به روی نبض گذاشتن . (ناظم الاطباء). به جهت تشخیص تب ، شماره ٔ حرکت نبض را در هر دقیقه معلوم کردن : طبیب ارچند گیرد نبض پیوست به بیماری به دیگر کس دهد دست .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود