اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نبل

نویسه گردانی: NBL
نبل . [ ن ُ ب َ ] (ع اِ) سنگ استنجا. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || سنگ های خرد و سنگ های بزرگ . ج ِ نبلة. رجوع به نُبلَة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
نبل . [ ن َ ] (ع اِ) تیر. (فرهنگ نظام ) (غیاث اللغات ) (دهار) (مهذب الاسما). تیرهای عربی . نبل تیرهای عربی بود و نشاب تیرهای ترکی است .(از ا...
نبل . [ ن ُ ] (ع اِمص ) نجابت . بزرگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نجابت . (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). شرف . بزرگواری . || ...
نبل . [ ن َ ب َ ] (ع ص ، اِ) تیزخاطر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء): رجل نبل ؛ ذونُبل . (اقرب الموارد). || گرامی . (منتهی الارب ) (...
نبل . [ ن ُب ْ ب َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ نابل . رجوع به نابل شود. || قوم نبل ؛ رماة. (اقرب الموارد).
نبل . [ ن ُ ب ِ ] (اِخ ) ۞ نوبل . آلفرد برنارد. از دانشمندان و مکتشفان بزرگ جهان و مبتکر جایزه ٔ نبل است . وی به سال 1833 م . در سوئد تولد ی...
ذوو نبل . [ ذَ ن ُ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) خداوندان نجابت : و لوکنت فی بغداد قام لنصرتی هنالک اقوام کرام ذوونبل . ابن الصلاح . ۞
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.