اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نجاة

نویسه گردانی: NJA
نجاة. [ ن َ ] (ع مص ) رهیدن . نجو. نجاء. نجایة. (منتهی الارب ). رستگاری . رهیدن . (آنندراج ). رستن . (آنندراج ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 98). برستن . (زوزنی ). رجوع به نجات شود. || (اِ) حسد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || حرص . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). آز. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || سماروغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کماة. (از اقرب الموارد). || شاخ درخت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). غصن . (اقرب الموارد) (المنجد). || زمین و جای بلند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). مکان بلندی که سیل آن را نمیگیرد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || چوب هودج . (مهذب الاسما). || (ص ) ارض نجاة؛ زمینی که از درخت آن کمان و عصا سازند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || ناقه ٔ تیزرو. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ماده شتر تیزرو. (ناظم الاطباء). ج ، نجا.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
نجاح . [ ن َ ] (ع اِمص ) پیروزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فیروزی . (دهار) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (مهذب الاسما). کامیابی . کامروائی . ظفر...
نجاح . [ ن َ ] (اِخ ) ملقب به المؤید. مملوک حبشی بود و به سال 412 هَ . ق . از طرف سلسله ٔ بنی زیاد به حکومت زبید رسید و تا سال 452 حکومت کر...
نجاءة. [ ن َ ءَ ] (ع اِ) خواهانی . آزمندی . (آنندراج ). شهوة و شدت نظر سائل به طعام . (از المنجد) (از اقرب الموارد): نجاءة السائل ؛ خواهانی و آز...
نجعة. [ ن ُ ع َ ] (ع اِمص ) جستجوی آب و علف و نگاهداری آن به جای خود. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). طلب آب و گیاه کردن در مو...
آل نجاح . [ ل ِ ن َ ] (اِخ ) طائفه ای از سلاطین اسلام که در زبید مدتی حکم رانده اند (412-553 هَ .ق .). سرسلسله ٔ آنان نجاح مملوک حبشی مرجان...
بنونَجاح ، سلسله ای از غلامان حبشی که از 412 تا553 بر زَبید * [ وتِهامه * [ حکومت کردند. بهترین منبع تاریخی برای آشنایی با آنان ، اثر عُماره [ بن علی ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.