نحص
نویسه گردانی:
NḤṢ
نحص . [ن ُ ] (ع اِ) بن کوه ، و روی آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (مهذب الاسما).
- اصحاب نحص الجبل ؛ قتلای احد. (از منتهی الارب ). از قتلای روز احد. (ناظم الاطباء). حدیث : یالیتنی غودرت ُ مع اصحاب نحص الجبل . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
نحس اصغر. [ ن َ س ِ اَغ َ ] (اِخ ) کنایه از مریخ است . رجوع به مریخ شود.
نحس اکبر. [ ن َ س ِ اَ ب َ ](اِخ ) کنایه از ستاره ٔ زحل است . رجوع به زحل شود.
ساعت نحس . [ ع َ ت ِ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ساعت سنگین . (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ). ساعت عقرب . (آنندراج ). ساعت قمر و عقرب . (مجموعه...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.