اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نخ دادن

نویسه گردانی: NḴ DʼDN
نخ دادن . [ ن َ دَ ] (مص مرکب ) نخ دادن شیره ٔ قند و شکر و غیر آن ؛ چون شیره را نیک بجوشانند تا به قوام آید سپس با قاشق قدری از آن برگیرندبه شکل رشته های نخ باشد، گویند نخ داده است . || به درازا کشانیدن دعوی یا جدال کسی را با تحریک کردن او. (یادداشت مؤلف ). رجوع به کش دادن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
دانیال
۱۳۸۸/۰۹/۱۸ Iran
0
0

اکنون معنای عامیانه و متداول مصدر نخ‌ دادن «ابراز تمایل آشکار یا پنهان به برقراری رشته دوستی با فردی از جنس مخالف» است. مثلا اگر بگویند «مینا به آرش نخ داد» منظور این است که مینا خواستار آشنایی یا دوستی با آرش بود و به صراحت یا در پرده این میل را به او نشان داد.
چنان که می‌نماید این معنا در کاربردهای واژه نوشته نشده است.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.