نذر داشتن
نویسه گردانی:
NḎR DʼŠTN
نذر داشتن . [ ن َ ت َ ] (مص مرکب ) با خود عهد کردن . با خدای عهد کردن . به گردن گرفتن : خواجه [ احمد حسن ] گفت : من پیر شده ام و از کار بمانده و نیز نذر دارم و سوگندان گران که هیچ شغل سلطان نکنم . (تاریخ بیهقی ص 147). رجوع به نذربه معنی پیمان و عهد و آنچه بر خود واجب کنند شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
نظر داشتن . [ ن َ ظَ ت َ ] (مص مرکب ) نگاه کردن . نگریستن . نظر افکندن : ما را به چشم کرد که ما صید او شدیم زآن پس به چشم رحمت بر ما نظر ندا...