اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نرخ بستن

نویسه گردانی: NRḴ BSTN
نرخ بستن . [ ن ِ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) تعیین قیمت کردن . قیمت گذاشتن . بهای جنسی را معین کردن :
هر متاعی را در این بازار نرخی بسته اند
قند اگر بسیار گردد نرخ شکر بشکند.

وحشی (از آنندراج ).


یک دل داریم غمزه را گو
تا نرخ ستمگران نبندد.

قدسی (از آنندراج ).


شود در فکر قیمت دل شکسته
که ساقی ازل این نرخ بسته .

زلالی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.