اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نرده

نویسه گردانی: NRDH
نرده . [ ن َ دَ /دِ ] (اِ) میله های چوبی یا فلزی نزدیک هم نشانده که چون دیوار مانع رفت وآمد است و الفاظ دیگرش معجر و تارمی است . (فرهنگ نظام ). محجری که در جلو ایوان می سازند و طارمی نیز گویند. (ناظم الاطباء). طارمی . محجر.دست انداز. حاجزی از چوب یا آهن مشبک که به جانب ایوان و مهتابی یا دو طرف پلکان کشند زینت را یا منع سقوط اشخاص را. (یادداشت مؤلف ). || اشل . مقیاس . (لغات فرهنگستان ) ۞ .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
نرده کشی . [ ن َ دَ / دِ ک َ / ک ِ ] (حامص مرکب ) نرده کشیدن . عمل کشیدن نرده در مزارع برای منع ورود گاو و گوسفند در آن . (یادداشت مؤلف ). مح...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نرده کشیدن . [ ن َ دَ / دِ ک َ/ ک ِ دَ ] (مص مرکب ) با نرده گرد چیزی حصار بستن .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.