گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نرم نرمک نویسه گردانی: NRM NRMK نرم نرمک . [ ن َ ن َ م َ ] (ق مرکب ) نرم نرم . باملایمت . به طور نرمی . آهسته آهسته . (از ناظم الاطباء) : نرم نرمک ز پس پرده به چاکر نگریدگفتی از میغ همی تیغ زند زهره و ماه . کسائی .نرم نرمک گفت شهر تو کجاست که علاج درد هر شهری جداست .مولوی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود