نریان
نویسه گردانی:
NRYAN
نریان . [ ن َ ] (اِ) اسب نر و هر ستوری . (ناظم الاطباء). اسب نر. حصان . مقابل مادیان . (یادداشت مؤلف ).
- امثال :
لگد مادیان به نریان درد نکند .
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
نریان . [ ] (اِخ ) شهرکی است به خراسان از گوزگانان اندر میان جهوذان و پاریاب ، و حد او دو فرسنگ است . (از حدود العالم ). نام قریه ای میان ...