گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نزهت نویسه گردانی: NZHT نزهت . [ ن ُ هََ ] (اِخ ) (میرزا...) نعیم دامغانی . این بیت را مؤلف تذکره ٔ روز روشن به نام او ثبت کرده است :صباجائی که بردارد نقاب از روی زیبایش پر پروانه دست شمع گردد در تماشایش ۞ .رجوع به تذکره ٔ روز روشن ص 815 شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی نزهت ستان نزهت ستان . [ ن ُ هََ س ِ ] (اِ مرکب )جای نزهت افزا. محل سرور و انبساط خاطر : نه ایمن تر ز خرسندی جهانی است نه به ز آسودگی نزهت ستانی است .نظا... نزهت پذیر نزهت پذیر. [ ن ُ هََ پ َ ] (نف مرکب ) دل شاد و خشنود و آراسته . (ناظم الاطباء). نزهت آباد نزهت آباد. [ ن ُ هََ ] (اِ مرکب ) کنایه از بهشت جاودانی و دنیای دیگر. بهشت عدن . باغ بهشت . جنت : روانش به مینو پر از نور باددر آن نزهت آباد... نزهت افزا نزهت افزا. [ ن ُ هََ اَ ] (نف مرکب ) هرآنچه بر شادی و عیش بیفزاید. (ناظم الاطباء). || تفرجگاه . جای خرم و باصفایی که موجب انبساط خاطر شود. نزهت نشین نزهت نشین . [ ن ُ هََ ن ِ ] (نف مرکب ) که جای باصفائی دارد. که در نزهت ستان است . که در آسایش و سرور است . که در نزهتگاه ساکن است : به زن... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود