اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نشانه گاه

نویسه گردانی: NŠANH GAH
نشانه گاه . [ ن ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) آماج . هدف . آماجگاه :
در زخم چنین نشانه گاهی
سالیت نشسته گیر و ماهی .

نظامی .


او گرچه نشانه گاه درد است
آخر نه چو من زن است مرد است .

نظامی (لیلی و مجنون چ دستگردی ص 184).


|| جای معهود :
حالی که بیاوری ز راهش
بنشان به فلان نشانه گاهش .

نظامی .


|| مصداق .
- نشانه گاه چیزی بودن ؛ به آن معروف و متصف بودن :
زن چیست نشانه گاه نیرنگ
در ظاهر صلح و درنهان جنگ .

نظامی .


و اکنون که نشانه گاه جودم
تا باز عدم شود وجودم .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.