اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نشانی شدن

نویسه گردانی: NŠANY ŠDN
نشانی شدن . [ ن ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) علم شدن . مشهور گشتن . انگشت نما شدن :
که پرورده ٔ مرغ باشد به کوه
نشانی شده در میان گروه .

فردوسی .


نشانی شد اندر میان مهان
نزاید چنو مادر اندر جهان .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.