اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نشسته آمدن

نویسه گردانی: NŠSTH ʼAMDN
نشسته آمدن . [ ن ِ ش َ ت َ / ت ِ م َ دَ ] (مص مرکب ) نشستن . رجوع به نشستن شود. || فروکش کردن . کم شدن . تخفیف یافتن : تا باد حاسدان یکبارگی نشسته آمد. (تاریخ بیهقی ص 71).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.