نصرت
نویسه گردانی:
NṢRT
نصرت . [ ن ُ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز با 87 تن سکنه . رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 شود.
واژه های همانند
۶۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۳ ثانیه
نصرت آباد. [ ن ُ رَ ] (اِخ ) مرکز بخش نصرت آباد شهرستان زاهدان است . در 100 هزارگزی شمال غربی زاهدان بر کنار راه بم به زاهدان ، در جلگه ٔ گر...
نصرت آباد.[ ن ُ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد. در 30 هزارگزی شمال غربی نورآباد و 6 هزارگزی راه خرم آباد ...
نصرت آباد. [ ن ُ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 شود.
نصرت آباد. [ ن ُ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گاورود بخش کامیاران شهرستان سنندج . در 46 هزارگزی شمال شرقی کامیاران و 2 هزارگزی جنوب نیدر،...
نصرت آباد. [ ن ُ رَ ](اِخ ) دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان ، در 27 هزارگزی شمال غربی سنقر، برکنار رودخانه ٔ گاو...
نصرت آباد. [ ن ُ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ناتل رستاق بخش نور شهرستان آمل ، در 9 هزارگزی جنوب شرقی سولده ، در دشت معتدل هوای مرطوبی وا...
نصرت آباد. [ ن ُ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کتول بخش علی آباد در شهرستان گرگان . در 6 هزارگزی مغرب علی آباد، در دشت معتدل هوای مرطوبی و...
نصرت آباد. [ ن ُ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش شهریار شهرستان تهران . رجوع به فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ص 223 شود.
نصرت آباد. [ن ُ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کلباد بخش بهشهر شهرستان ساری . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
نصرت کردن . [ ن ُ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) یاری کردن . یاری دادن . اعانت کردن . تأیید کردن : نصرت به دین کن ای بخرد مرخدای راگر بایدت که ...