اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نصرت

نویسه گردانی: NṢRT
نصرت . [ ن ُ رَ ] (اِخ ) عباسقلی خان دکنی هندی از پارسی گویان دکن است در عهد فتحعلی شاه قاجار سفری به ایران کرده ، خط خوشی داشته . او راست :
ز بیم آن که دوران شایدش از من جدا سازد
به رویش هر نگاه من نگاه آخرین باشد.

#


عقده در کار من از آبله ٔ پا افتاد
سخت وامانده ام ای خار بیابان مددی .

(از مجمعالفصحا چ مصفا ج 6 ص 1089).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
نصرت آباد قارداش . [ ن ُ رَ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین در 44 هزارگزی مشرق آوج ، در ناحیه ٔ کوهستانی سر...
حسن نصرت الوزارة. [ ح َ س َ ن ِ ن ُ رَ تُل ْ وِ رَ ] (اِخ ) رجوع به نصرت الوزارة شود.
نصرت طالش گیلانی . [ ن ُ رَ ت ِ ل ِ ش ِ ] (اِخ ) سلطان حسین مشهور به سلطان بیگ . رجوع به نصرت ، سلطان حسین شود.
نصرت آباد امیرغایب . [ ن ُ رَ دِ اَ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه و6 هزارگزی راه مراغه به میاندوآب و در ج...
فیروز میرزا نصرت‌الدوله(۱۲۶۴، تهران-۱۳۱۶، سمنان) فرزند شاهزاده عبدالحسین میرزا فرمانفرما و عزت‌الدوله دختر مظفرالدین شاه بود. وی در بیروت تحصیل کرد و ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.