گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نصیحت گذار نویسه گردانی: NṢYḤT GḎʼR نصیحت گذار. [ ن َ ح َ گ ُ ] (نف مرکب ) آن که پندو اندرز عرضه می کند. (ناظم الاطباء). نصیحت کار. نصیحت گر. نصیحت گوی . (ازآنندراج ). نصیحت گزار : چو آگاه شد آن نصیحت گذارکه ازپند او گرم شد شهریار.نظامی (آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۴ ثانیه واژه معنی نصیحت گزار نصیحت گزار. [ ن َ ح َ گ ُ ] (نف مرکب ) نصیحت گر. ناصح . اندرزدهنده . رجوع به نصیحت گذار شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود