نطاق
نویسه گردانی:
NṬAQ
نطاق . [ ن َطْ طا ] (از ع ، ص )سخن ران . (ناظم الاطباء). زبان آور. (یادداشت مؤلف ). نطّاق ، بر وزن صرّاف که در مبالغه ٔ «ناطق » استعمال کنند، از کلمات ساختگی است ، مانند «ثبّات » و «صرّاف » و امثال آنها. (از نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
نطاق . [ ن ِ ] (ع اِ) میان بند مردان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). میان بند. (دستوراللغة). کمربند. (غیاث اللغات )(از ناظم الاطبا...
نطاق الجوزاء. [ ن ِ قُل ْ ج َ ](اِخ ) در اصطلاح هیئت ، سه ستاره بر میان جوزاء که عرب بدان نَظم گوید و آن در انتظام و التئام مثل است . (از ...
نتاق . [ ن ِ ] (ع اِ) رویاروی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). حیال . (اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (از معجم متن اللغة). یقال : ب...