اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نظاره شدن

نویسه گردانی: NẒARH ŠDN
نظاره شدن . [ ن َ رَ / رِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خیره شدن :
بیاراست جشنی که خورشید و ماه
نظاره شدند اندر آن جشنگاه .

فردوسی .


نهادند بر دشت هیزم دو کوه
جهانی نظاره شده همگروه .

فردوسی .


بدین بحر حوض جهان شد نظاره
در این حوض حوت فلک شد شناور.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.