نظام
نویسه گردانی:
NẒAM
نظام . [ ن ُظْ ظا ] (ع ص ، اِ) ج ِ ناظم . (غیاث اللغات ). رجوع به ناظم شود.
واژه های همانند
۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
نظام نامه . [ ن ِ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) آئین نامه ای که انتظامات داخلی هر دستگاهی را مشخص کند.
امیر نظام . [اَ رِ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) فرمانده سپاه .
حشمت نظام . [ ح ِ م َ ن ِ ] (اِخ ) یکی از آزادیخواهان صدر مشروطه که در واقعه ٔ به توپ بستن مجلس بدست محمدعلی شاه اسیر گردید و عکس وی در می...
نظام آباد. [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان غار بخش ری شهرستان تهران ، در 21 هزارگزی جنوب غربی ری و 9 هزارگزی مغرب کهریزک در جلگه ٔ معتدل...
نظام آباد. [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان قزوین در 12هزارگزی مغرب قزوین در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و1081 تن ...
نظام آباد. [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فراهان پائین بخش فرمهین شهرستان اراک در 10 هزارگزی جنوب فرمهین در ناحیه ٔ کوهستانی سردسیری و...
نظام آباد. [ ن ِ ] (اِخ ) [ زردلک ] دهی است از دهستان سربند پائین بخش سربند شهرستان اراک ، در 40هزارگزی جنوب غربی آستانه ، در منطقه ٔ کوهستا...
نظام آباد. [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان زنجان در 12 هزارگزی مغرب زنجان ، در ناحیه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است ...
نظام آباد. [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش رامیان شهرستان گرگان ، در 14 هزارگزی شمال رامیان ، بر کنار راه فرعی گرگان به گنبد قابوس ، در دشت ...
نظام آباد. [ ن ِ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان دشت سر بخش مرکزی شهرستان آمل . رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 شود.