اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نظام

نویسه گردانی: NẒAM
نظام . [ ن ُظْ ظا ] (ع ص ، اِ) ج ِ ناظم . (غیاث اللغات ). رجوع به ناظم شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
میرزا نظام . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه ، واقع در 59هزارگزی جنوب مراغه با 133 تن سکنه . آب آن ازقوری...
خواجه نظام . [ خوا / خا ج َ / ج ِ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ شهرستان بم ، این دهکده در جلگه قرار دارد با هوای گرم ، آب آن از رودخ...
خواجه نظام . [ خوا / خا ج َ / ج ِ ن ِ ] (اِخ ) رجوع به نظام الملک وزیر ملکشاه سلجوقی شود : وآن ملک را که بد ملکشه نام بود دین پروری چو خواجه...
سواره نظام . [ س َ رَ / رِ ن ِ ] (اِ مرکب ) سپاهیان سواره . قسمتی از سربازان که افراد آن سوار اسبند. مقابل پیاده نظام .
پیاده نظام . [ دَ / دِ ن ِ ] (اِ مرکب )پیاده ٔ سپاهی . مقابل سواره نظام . سپاهیان پیاده ٔ منظم . لشکریان بی مرکب : پیاده نظام عروس میدان جنگ اس...
حسام نظام . [ ح ُ ن ِ ] (اِخ ) اولین فرماندار حکومت مشروطه ٔ ایران در مراغه بوده است . رجوع به تاریخ مشروطه ٔ ایران کسروی چ 4 امیرکبیر ص 816...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) (قاضی ...) ابن شرف الدین حاجی محمد فراهی ، از فقها و علمای قرن نهم و معاصر سلطان حسین بایقراست و بفرمان ...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) ابن قطب الدین (ملا...) انصاری سهالوی لکهنوئی از فضلای قرن دوازدهم هندوستان است ، به سال 1161 هَ . ق . ...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ](اِخ ) (خواجه ) ابوالعلاء گنجوی . رجوع به ابوالعلاء گنجوی و نیز رجوع به مجمعالفصحا چ مصفا ج 1 ص 199 شود.
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) ابوالفتح فخرالملک پسر خواجه نظام الملک است ، وی بعد از پدر به وزارت برکیارق رسید و به سال 500 هَ . ق . ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۱۸ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.