نظام
نویسه گردانی:
NẒAM
نظام . [ ن ِ ] (اِخ ) نصیرالدین ابوتوبه متخلص به نظام است . (قاموس الاعلام ترکی ج 6). رجوع به نصیرالدین شود.
واژه های همانند
۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
نظام اصفهانی . [ ن ِم ِ اِ ف َ ] (اِخ ) رجوع به نظام الدین اصفهانی شود.
ابراهیم نظام . [ اِ م ِ ن َظْ ظا ] (اِخ ) رجوع به ابراهیم بن سیار شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
نظام طباطبائی . [ ن ِ م ِ طَ طَ ] (اِخ ) از پارسی گویان ایرانی الاصل هندوستان است و در ولایت گجرات سکونت داشت . او راست :از بس که داد عکس رخ...
نظام خوانساری . [ ن ِ م ِ خوا / خا ] (اِخ ) رجوع به نظام الدین خوانساری شود.
نظام نیشابوری . [ ن ِ م ِ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) حسن بن محمد. رجوع به نظام الدین حسن بن محمد شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
حسن نظام اعرج . [ ح َ س َ ن ِ ن َ ظْ ظا م ِ اَ رَ ] (اِخ ) ابن محمدبن حسین خراسانی نیشابوری . رجوع به نظام اعرج شود.
حسن نظام الملک . [ ح َس َ ن ِ ن ِ مُل ْ م ُ ] (اِخ ) رجوع به نظام الملک شود.
نظام استرابادی . [ ن ِ م ِ اِ ت ِ ] (اِخ ) (مولانا...) نظام الدین استرابادی متخلص و مشهور به نظام ، از شعرای قرن نهم و دهم ، در هرات سکونت د...