اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نظام

نویسه گردانی: NẒAM
نظام . [ ن ِ ] (اِخ ) نصیرالدین ابوتوبه متخلص به نظام است . (قاموس الاعلام ترکی ج 6). رجوع به نصیرالدین شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۴ ثانیه
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) (امیر...) دست غیب شیرازی . رجوع به نظام شیرازی شود.
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) سلمان (یا: سلیمان )بن حسن صهرشتی دیلمی ، مکنی به ابوالحسن یا ابوعبداﷲ و ملقب به نظام الدین ، از فقهای ا...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) عبدالحمید (سید...) بن ابوالفوارس مجدالدین محمد حسینی حلی اعرجی ملقب به نظام الدین ، خواهرزاده ٔ علامه ٔ ح...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) عبدالحی بن عبدالوهاب بن علی حسینی . ۞ از فضلا و فقیهان و ادبای قرن دهم و معاصر شاه اسماعیل و شاه طهما...
نظام الدین . [ ن ِ م ُدْ دی ] (اِخ ) عبدالحی طبیب ، از اطبای قرن دهم است «در مبادی احوال به علاج مرضای دارالشفاء امیر هدایت انتما [ امیرعل...
نظام الدین . [ ن ِ م ُدْ دی ] (اِخ ) (مولانا) عبدالرحیم خوافی ، معروف به پیر تسلیم . ۞ از مشایخ قرن هشتم هرات و مورد احترام ملک معزالدین ...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) عبدالعلی (ملا...)بن محمدبن حسین حنفی بیرجندی ملقب به نظام الدین ، از دانشمندان وریاضی دانان قرن دهم ا...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) (امیر...) عبدالقادر، از علمای قرن دهم هجری است و در عهد سلطان حسین میرزا بایقرا درمدرسه ٔ سلطانیه تدریس ...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) عبیداﷲ زاکانی . رجوع به عبید زاکانی شود.
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) عثمان خطابی یا خطائی ، از دانشمندان قرن نهم است ، اوراست : حاشیه ای بر مطول و حاشیه بر مختصر تفتازانی . و...
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۱۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.