اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نظام الدین

نویسه گردانی: NẒAM ʼLDYN
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) حسن بن محمدبن حسین قمی نیشابوری مشهور به اعرج وملقب به نظام الدین ، از شاگردان قطب الدین شیرازی (متوفی 711 هَ . ق .) و از دانشمندان و شعرای قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری است وی در ریاضیات و نجوم و تفسیر و علوم ادبی استاد بوده است و تا سال 730 هَ . ق . حیات داشته است ۞ . از تصنیفات اوست : تفسیرالتحریر که حاشیه ای است بر تحریر مجسطی از خواجه نصیرالدین طوسی ، کشف الحقایق در شرح زیج ایلخانی تألیف خواجه نصیرالدین طوسی ، تفسیر غرائب القرآن معروف به تفسیر نیشابوری مؤلف به سال 728، اوقاف القرآن ، البصائر فی مختصر تنقیح المناظر، و توضیح الذکر در شرح تذکره ٔ خواجه نصیرالدین طوسی و شرح نظام بر شافیه ٔ ابن حاجب و رساله ای در حساب . او راست :
رخ چو لاله ٔ تو خطعنبرین دارد
بنفشه روی ترا زلف بر زمین دارد
دلم فدای غمت کرد جان دگر چه کند
که در جهان دل مسکین من همین دارد.
(از تاریخ ادبیات در ایران ، دکتر صفا ج 3 ص 264) (اعلام زرکلی ج 2 ص 234) (صبح گلشن ص 529) (فهرست کتابخانه ٔ مدرسه ٔ عالی سپه سالارج 2 ص 350) (ریحانة الادب ج 4 ص 208) (قاموس الاعلام ج 6). نیز رجوع به کشف الظنون ذیل غرائب القرآن ، و روضات الجنات ص 225. و هدیةالاحباب ص 257 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
نظام الدین .[ ن ِ م ُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن حسین قرشی . رجوع به نظام الدین ساوجی و رجوع به ریحانة الادب ج 4 ص 314 شود.
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) محمد (شیخ ) بن شیخ محمدکریم اﷲ متخلص به نظامی . رجوع به نظامی ، محمد شود.
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) (سید) محمود شیرازی ملقب به داعی الی اﷲ معروف به شاه داعی شیرازی ، از عرفا و شاعران قرن نهم و از مریدان ...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) محمود یزدی ، شاعر البسه . رجوع به نظام الدین قاری شود.
نظام الدین . [ ن ِ م ُدْ دی ] (اِخ ) مرتضی (شیخ ...)بن شیخ حسن شیخ الاسلام مقیم رشت از علمای قرن اخیر است و در 60سالگی به سال 1336 هَ . ...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) نصراﷲ مکنی و مشهور به ابوالمعالی . رجوع به نصراﷲبن عبدالحمید و ابوالمعالی شود.
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) هبةاﷲ فارسی ، مکنی به ابونصر و ملقب به قوام الملک و نظام الدین ، وزیر سلطان رضی الدین ابوالمظفر ابراهیم بن...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) یحیی بن عبدالرحمن . رجوع به یحیی شود.
نظام الدین اعرج . [ ن ِ مُدْ دی ن ِاَ رَ ] (اِخ ) رجوع به نظام الدین حسن بن محمد شود.
نظام الدین جامی . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) ابوالمعالی . ۞ از دبیران و شاعران اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم است ، عوفی آرد: «در آن وقت ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۷ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.