نظام الدین
نویسه گردانی:
NẒAM ʼLDYN
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) نصراﷲ مکنی و مشهور به ابوالمعالی . رجوع به نصراﷲبن عبدالحمید و ابوالمعالی شود.
واژه های همانند
۶۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) (امیر...) احمد جغتائی متخلص به سهیلی و ملقب به نظام الدین و موصوف به امیر اعظم از امیران و شاعران قرن ...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) اسماعیل بن محمدبن الحاکم البندهی خراسانی ، مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به نظام الدین ، از علمای قرن ششم و ...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) الیاس بن یوسف . رجوع به نظامی گنجوی شود.
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) حسن بن محمدبن حسین قمی نیشابوری مشهور به اعرج وملقب به نظام الدین ، از شاگردان قطب الدین شیرازی (متوف...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) (امیر...) دست غیب شیرازی . رجوع به نظام شیرازی شود.
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) سلمان (یا: سلیمان )بن حسن صهرشتی دیلمی ، مکنی به ابوالحسن یا ابوعبداﷲ و ملقب به نظام الدین ، از فقهای ا...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) عبدالحمید (سید...) بن ابوالفوارس مجدالدین محمد حسینی حلی اعرجی ملقب به نظام الدین ، خواهرزاده ٔ علامه ٔ ح...
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) عبدالحی بن عبدالوهاب بن علی حسینی . ۞ از فضلا و فقیهان و ادبای قرن دهم و معاصر شاه اسماعیل و شاه طهما...
نظام الدین . [ ن ِ م ُدْ دی ] (اِخ ) عبدالحی طبیب ، از اطبای قرن دهم است «در مبادی احوال به علاج مرضای دارالشفاء امیر هدایت انتما [ امیرعل...
نظام الدین . [ ن ِ م ُدْ دی ] (اِخ ) (مولانا) عبدالرحیم خوافی ، معروف به پیر تسلیم . ۞ از مشایخ قرن هشتم هرات و مورد احترام ملک معزالدین ...