اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نظر دوختن

نویسه گردانی: NẒR DWḴTN
نظر دوختن . [ ن َ ظَ ت َ ] (مص مرکب )چشم بربستن . دیده فروبستن . نگاه نکردن :
همی خرامد و عقلم به طبعمی گوید
نظربدوز که آن بی نظیر می آید.

سعدی .


|| نظر بر چیزی دوختن ؛ بدان خیره شدن . در آن طمع کردن :
شوخ چشمی که نظر بر دل من دوخته است
سینه ٔ سنگ از او خانه ٔ پرنور شده ست .

صائب (آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.