اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نظیر

نویسه گردانی: NẒYR
نظیر. [ ن َ] (اِخ ) امان اﷲ بیک زنگنه ٔ شیرازی ، متخلص به نظیر، از شاعران قرن سیزدهم هجری قمری و از شاگردان رفیق اصفهانی است . به سال 1226 هَ . ق . درگذشت . او راست :
مگر آن سرو چمان سوی چمن می آید
کز چمن رایحه ٔ مشک ختن می آید
شوخ عاشق کش من اینهمه بی باک مباش
که هنوز از لب تو بوی لبن می آید.

#


برون نمی رود ار حرفی از میانه ٔ ما
چنانکه غیر نداند بیا به خانه ٔ ما.
(از مجمع الفصحا چ مصفا، ج 6 ص 1089) (ریحانة الادب ج 4 ص 220، از انجمن خاقان ) (صبح گلشن ص 351) (فرهنگ سخنوران ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
نذیر. [ ن َ ] (اِخ ) محمد طبیب ، متخلص به نذیر. از پارسی گویان خیرآباد هندوستان است . او راست :چون غنچه به رخ نقاب بستی صد خار به سینه ام ش...
نذیر. [ ن َ ] (اِخ ) محمد نذیر. از پارسی گویان لکهنوی هندوستان است .این ابیات را مؤلف صبح گلشن به نام او ثبت کرده :حیف بر طالع واژون که ...
نزیر. [ ن َ ] (ع ص ) اندک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کم . (ناظم الاطباء). قلیل . (اقرب الموارد). نَزْر. یسیر. ج ، نُزُر.
نضیر. [ ن َ ] (ع اِ) زر. (غیاث اللغات ). زر و سیم . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نَضر. نُضار. نِضار. انضر. (المنجد). || (ص ) تاز...
نضیر. [ ن َ ] (اِخ ) نام قبیله ای از یهود که در ظاهر مدینه سکونت داشتند و پیغامبر با آنان جنگید. (از معجم البلدان ) (آنندراج ). نام گروهی از ...
بنی نضیر ، قبیلة یهود ساکن در مدینه تا نخستین سالهای هجرت و نام یکی از غزوات پیامبر در سال چهارم هجری . قبیلة بنی نضیر پیش از ظهور اسلام در یثرب (مدین...
غزوه ٔ بنی نضیر.[ غ َزْ وَ ی ِ ب َ ن َ ] (اِخ ) رجوع به بنی نضیر شود.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.